Content in section 1.
شما به راحتی می توانید با عضویت در کانال های ارتباطی ما telegram تلگرام و youtube یوتوب از آموزش های رایگانی که در اختیارتان قرار می گیرد لذت ببرید
آیسن ( ازگی شنلر ) دختری جوان و زیبا که در رشته طراحی مد تحصیل می کند. پس از اینکه او در کودکی توسط والدینش رها می شود، توسط خانواده ای با عشق بزرگ شده است. با وجود اینکه آیسن توسط پدر و مادرش تنها مانده است، اما هرگز از محبت خانوادگی، صمیمیت و مهربانی کم ندارد.
آیسن دختر خانواده ای متشکل از پدر جلال یلماز (رنان بیلک)، مادر پریهان یلماز (تولای گونال )، مادر بزرگ سعادت یلماز (بدیا انر)، خواهر سهیلا دورماز (پلین اوزتکین)، برادر سوئیپ دورماز (بولنت سیران)، و برادر دیگری دمیر یلماز ( ییگیت کرازچی ) است.
زندگی این خانواده خونگرم زمانی به سختی می‌گذرد که نه می‌توانستند اجاره 6 ماهه پنت‌هاوس خود را بدهند و نه می‌توانند بدهی خود را برای رستورانی که صاحب آن هستند پرداخت کنند.
جلال پدر خانواده تصمیم می گیرد خانه و رستوران خود را بفروشد، بدهی آنها را بپردازد و بعد از فارغ التحصیلی آیسن در عرض چند ماه به شهر خود بازگردد. با این حال، همه اعضای خانواده فکر می کنند که اگر با همبستگی و در کنار هم بودن ادامه دهند، می توانند بر این مشکل مالی غلبه کنند.
دمیر می خواهد به جای فروش رستوران آنرا خودش اداره کند. آیسن می خواهد به صورت پاره وقت کار کند تا خانواده اش را تامین کند. سهیلا می خواهد پنت هاوس خود را برای یک زوج متاهل اجاره کند تا درآمد اجاره خود را به طور منظم دریافت کنند. از این رو، خانواده تصمیم می گیرد تا همه تلاش خود را انجام دهند.
زندگی آیسن و خانواده اش با آمدن آتس (فورکان اندیک) و یاسمین (نیلای دنیز) به عنوان مستاجران جدید پنت هاوس به طرز چشمگیری تغییر می کند.
آتس ( فورکان آندیچ ) یک پسر جوان و خوش تیپ از خانواده ای ثروتمند می آید. با اینکه از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شده، تصمیم می گیرد به جای بهره مندی از دیپلم پزشکی، هر کاری که دوست دارد انجام دهد. او ورزش رالی انجام می دهد و از شرکت در مسابقات سرعت لذت می برد. به همین دلیل با پدرش که دوست دارد پسرش به عنوان پزشک کار کند، کنار نمی آید.
روزی آتس دوباره با پدرش بحث می کند و خانه را ترک می کند تا مطابق میل خودش زندگی کند. آتس هیچ چیز متعلق به پدرش مانند ماشین، کارت های اعتباری و پول را نمی خواهد. بدون کمک پدرش، آتس بدون یک لیر می شود، اما این فرصت را پیدا می کند تا همانطور که می خواهد زندگی کند.
از طرف دیگر یاسمین ( نیلای دنیز )، دختر جوانی است که از یک خانواده متوسط معمولی می آید. او در رشته غذا شناسی تحصیل می کند و در همان زمان به عنوان کارمند پاره وقت در رستوران کار می کند تا بتواند مخارج زندگی خود را تامین کند. وقتی پدرش بیمار میشود و مادرش شغلش را از دست می‌دهد، یاسمین می‌فهمد که باید تمام تلاشش را بکند تا خودش زندگی کند و تا حد امکان از خانواده‌اش حمایت کند. یاسمین پس از اخراج شدن توسط هم اتاقی هایش، کاری جز یافتن خانه ای مقرون به صرفه برای زندگی ندارد.
از روی تصادف، آتس و یاسمین می خواهند پنت هاوس را همزمان اجاره کنند. وقتی برای اجاره پنت هاوس اقدام می کنند، متوجه می شوند که صاحب خانه مستاجر مجرد نمی خواهد بلکه یک زوج متاهل می خواهد.
از آنجایی که پنت هاوس نسبت به بودجه آنها خانه ای مقرون به صرفه است، آتس و یاسمین کاری جز تظاهر به یک زوج تازه ازدواج کرده ندارند.
آتس و یاسمین خیلی همدیگر را نمی شناسند اما برای اجاره پنت هاوس طوری رفتار می کنند که انگار تازه ازدواج کرده اند. آنها با جلال صاحب خانه و خانواده اش آشنا می شوند و موفق می شوند اعضای خانواده را متقاعد کنند که پنت هاوس را اجاره کنند. پس از نقل مکان به پنت هاوس، داستان زمانی پیچیده تر می شود که آتس و آیسن جذب یکدیگر می شوند در حالی که یاسمین و دمیر جذب یکدیگر می شوند.
داستان سریال تلویزیونی عشق در طبقه زیر شیروانی یا عاشقانه همسایه (cati kati ask) در مورد آتس، آیسن، یاسمین و دمیر است که با گذشته های متفاوتی می‌آیند و از روی اتفاقی غیر منتظره شروع به زندگی در یک خانه می‌کنند.
آیا آتس و یاسمین موفق خواهند شد که به عنوان یک زوج تازه ازدواج کرده نقش بازی کنند؟
آیا آتس می تواند بدون حمایت مالی پدرش زندگی کند؟
آیا آتس و آیسن با وجود شخصیت ها و پیشینه خانوادگی متفاوت عاشق یکدیگر خواهند شد؟